هنگامى که رسانه هاى محلى در «کوآلیسلند» در ایرلند شمالى گزارش مشاهده
روح سرگردان بانوى سالخورده اى را در سطح ایرلند مخابره کردند، بسیارى از
روح گیرها به سمت محل مشاهده این روح هجوم بردند. به گزارش ایسنا، روزنامه
«دیلى میل» از قول ساکنان منطقه روستایى «کوآلیسلند» نوشت: مردم و ساکنان
محلى حدود شش هفته است که در یکى از خانه هاى مخروبه روستایى، روح زنى را
با لباس سفید مشاهده مى کنند که در تمام روستا مى گردد و باعث بروز ترس و
وحشت ساکنان شده  است، به طورى که ساکنان این روستا جرأت نمى کنند، شب ها
به تنهایى از منازل خود خارج شوند. این در حالیست که ساکنان روستا این روح
را، زنى سالخورده تصویر کرده و مى گویند: این روح سرگردان صداى ناله و
شیون از خود بروز مى دهد. با این حال،  هیچ  یک از ساکنان نمى دانند صورت
این زن چگونه  است؛ چراکه در هاله اى قرار دارد. در این میان،  هنگامى که
اخبار مربوط به ظاهر شدن یک روح سرگردان در منطقه ایرلند شمالى توسط
رسانه ها منتشر شد،  بیش از ?? نفر از روح گیرها و عکاسان خبرى به منطقه
«کوآلیسلند» هجوم آوردند تا شاید بتوانند در یک لحظه مناسب، روح سرگردان
زن سالخورده را شکار کنند. همچنین براساس شواهد و مدارک موجود،  گفته
مى شود این زن در یک تصادف رانندگى که در جاده این منطقه روستایى روى داد،
 جان خود را از داده  است و از آن روز به بعد دائما،  روح او در این روستا
سرگردان است.

یک زن اهل نیویورک آمریکا، در دادخواست طلاق خود، از شوهرش درخواست عجیبى
کرد. او از شوهرش خواست تا یکى از کلیه هایش را به او بدهد! به گزارش
ایسنا، «دو مینیک باربارا»- وکیل دکتر «ریچار باتیستا»- در مصاحبه اى با
روزنامه  محلى نیویورک گفت: موکل من در سال ???? میلادى از سوى همسرش
«دونل باتیستا» تهدید به طلاق شد و حتى یک دادخواست طلاق نیز از جانب وى
دریافت کرد اما «دونل باتیستا» با ضمیمه کردن یک تقاضاى جدید به دادخواست
قبلى از موکل من خواست یا یک میلیون و ??? هزار دلار به او بدهد یا این که
یکى از کلیه هایش را به او تقدیم کند تا دادخواست طلاقش را پس بگیرد. این
در حالیست که در بررسى هاى دقیق تر که توسط بازرسان قضایى به عمل آمد،
مشخص شد که این زن در سال ???? میلادى یکى از کلیه هایش را به علت نارسایى
کلیوى همسرش به وى اعطا کرده و هم اکنون دیگر نمى خواهد کلیه اش در بدن
شوهرش باشد از این رو قصد پس گرفتن آن را دارد. همچنین «رابرت ویتاچ» ـ
استاد دانشکده اخلاق دانشگاه کندى ـ در این باره گفت: از نظر اخلاقى کسى
که چیزى را به کسى ببخشد، نباید آن را پس بگیرد و حتى نباید هدیه اش را به
رخ گیرنده بکشد و آن را با پول مقایسه کند.

یک زن جوان در شمال افغانستان چهار قلو زایید و دو نوزادش در بخش مراقبت
هاى ویژه بسترى شدند. به گزارش ایسکانیوز، چهار قلوى زن ?? ساله اى از
اهالى «سمنگان» افغانستان، شنبه شب در بیمارستان «ایبک» چشم به دنیا گشود.
نخستین فرزند وى طبیعى به دنیا آمد اما سه نوزاد دیگر، سزارینى هستند. این
بچه ها در مجموع شش کیلوگرم وزن دارند و دونفر از آنان در دستگاه ویژه
incubator قرار گرفتند. پزشکان اعلام کردند وضعیت مادر خوب است و به زودى
مرخص مى شود. زنان افغانى از کمبود تجهیزات پزشکى در بسیارى از
بیمارستان هاى کشورشان به ویژه در منطقه اى دورافتاده، رنج مى برند.

مقامات پلیس سنگاپور، سارقانى را که اقدام به سرقت کلیه هاى افراد اعدامى
پس از مرگشان مى کردند، دستگیر و روانه زندان کردند. به گزارش ایسنا، «تان
جور چین» ?? ساله، متهم است که با سرقت کلیه هاى افراد اعدامى پس از
اعدامشان، آن ها را در بازار سیاه فروخته و با این کار ثروت هنگفتى به جیب
زده  است. «تان جور چین» که به «اژدهاى تک چشم» مشهور است، در سال ????
میلادى به اتهام سرقت منجر به قتل یک تاجر به زندان محکوم، اما به علت
فقدان مدارک و شواهد کافى پس از شش ماه از زندان آزاد شد. این مرد همچنین
سردسته یکى از باندهاى سرقت و فروش اعضاى بدن اعدامى ها در سنگاپور است.
این در حالیست که ماموران پلیس در یکى از معاملات توانستند سرانجام این
مرد را دستگیر و روانه زندان کنند؛ چرا که قصد داشت یک کلیه را به فردى
تایوانى با قیمت ?? هزار دلار به فروش برساند. بر اساس اعلام نظر
کارشناسان حقوقى، تجارت اعضاى بدن به صورت غیرقانونى و فروش آن ها در
بازار سیاه در سنگاپور به ویژه  از زندانیان محکوم به اعدام، آن هم تنها
با طناب دار، یکى از شغل هاى پر رونق در این کشور محسوب مى شود. البته
افرادى که از بیمارى هاى غیرعفونى و یا در تصادفات نیز جان خود را از دست
مى دهند، نیز جزو فهرست سرقت اعضاى بدن در سنگاپور قرار دارند.

مردى که زنش را طى دعواى خانوادگى از پادرآورد و سوزاند در دادگاه کیفرى
استان فارس محاکمه شد. آتشى که عصر ?? تیر ???? از پنجره یک خانه در
«بیضا» فارس به بیرون زبانه مى کشید لرزه بر جان همسایگان انداخت و آنان
از آتش نشانى کمک خواستند. هنوز «ناجیان ???» به ساختمان داغ نرسیده بودند
که صاحبخانه به نام «فرشاد» به کوچه دوید و با دو دست بر سر و صورت خود
کوبید. مى گفت همسرش «سهیلا» در اتاق خواب را قفل و خودسوزى کرده است.
دقایقى بعد، شعله ها با تلاش نفسگیر آتش نشانان مهار شد و آنان با جنازه
زن نگون بخت رو به رو شدند. سپس پلیس جنایى و بازپرس کشیک به قربانگاه
رفتند و پیکر سوخته «سهیلا» با دستور قضایى به پزشکى قانونى فرستاده شد.
در آن میان بررسى هاى موشکافانه کارشناسان فرضیه خودسوزى را باطل کرد و
«فرشاد» به همسرکشى متهم شد. این مرد که مى خواست با دروغگویى، رسیدگى به
پرونده را به بیراهه بکشد وقتى به بن بست رسید به ناچار جنایت را گردن
گرفت. وى گفت : آن روز به «سهیلا» گفتم برایم چاى بریزد اما بهانه گرفت و
به حرفم گوش نداد. من هم به شدت عصبانى شدم و با لگد به پهلویش زدم. زنم
بى هوش شد و ترس، سراپاى وجودم را فرا گرفت. من کنترل اعصابم را از دست
داده بودم و روى «سهیلا» نفت ریختم و صحنه سازى کردم تا همه خیال کنند
خودسوزى کرده است. من بلافاصله پس از آتش زدن همسرم، پنهانى از خانه خارج
شدم و دقایقى بعد برگشتم تا رد گم کنم. باور کنید زنم را دوست داشتم و
هرگز تصور نمى کردم با دست خودم به روز سیاه بنشینم. به دنبال اعتراف هاى
تکان دهنده «فرشاد» و بازسازى صحنه جرم، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه
پنجم دادگاه کیفرى استان فارس فرستاده شد. به گزارش ایسکانیوز، در نشست
رسیدگى به این ماجرا که به ریاست قاضى «رضاییان» و با حضور چهار مستشار
برگزار شد ابتدا نماینده دادستان، کیفرخواست را خواند و از طرف خانواده
داغدار براى همسرکش تقاضاى اشد مجازات کرد. سپس جانى، همان اعتراف هاى
پیشین خود را تکرار کرد و وکیل مدافعش براى جلب رضایت خانواده داغدار مهلت
گرفت. بدین ترتیب ادامه محاکمه به روزهاى آینده موکول شد و اگر تلاش وکیل
مدافع براى جلب رضایت شاکیان نتیجه بدهد «فرشاد» از جنبه عمومى جرم به ?
تا ?? سال زندان محکوم خواهد شد.

یکى از دو متهم به سرقت از طلافروشى هاى تهران که با شگرد پرتاب آجر و
شکستن شیشه  مغازه ها اقدام به سرقت مى کردند از بازداشتگاه فرار کرد. به
گزارش ایسنا، متهمان روز هفتم دى ماه سال جارى در عرض سه ساعت یعنى از
ساعت  ??/?? تا  ??/?? اقدام به سرقت از پنج طلافروشى در سطح تهران کردند
که ماموران توانستند با ردیابى هاى پلیسى ظرف کمتر از  ?? ساعت هر دو نفر
را بازداشت و به مقام قضایى در دادسراى امور جنایى تهران تحویل دهند. این
در حالى است که صبح دیروز دادیار جنایى پایتخت از فرار یکى از دو متهم از
بازداشتگاه خبر داد و اظهار کرد: ظاهرا زمانى که مامور بدرقه  متهم براى
گرفتن برگه  خروج ،متهم را رها کرده متهم با سوءاستفاده از این عدم مراقبت
در حالى که دستبند نیز به دست داشته از روى دیوار حیاط بازداشتگاه فرار
کرده است. وى افزود: در حال حاضر دستور بازداشت این متهم صادر شده است. هر
دو متهم داراى سوابق کیفرى متعدد هستند و چندى قبل نیز پس از تحمل مجازات
حبس از زندان آزاد شده اند.

مردى که همسرش را کشت با هوشیارى پلیس آگاهى استان قزوین دستگیر شد و لب
به اعتراف گشود. به گزارش ایسکانیوز، رسیدگى به این پرونده پس از آن آغاز
شد که مرد ?? ساله اى به نام «احمد» به اداره آگاهى بوئین زهرا- از توابع
استان قزوین- رفت و مدعى شد همسر ?? ساله اش «الهام» ناپدید شده است.
تحقیق براى رازگشایى معما ادامه داشت که پلیس به «احمد» مشکوک شد و وى را
دستگیر کرد. این مرد که تلاش مى کرد خود را بى گناه نشان دهد وقتى فهمید
کارآگاهان به اختلاف کهنه خانوادگى اش با «الهام» پى برده اند و هیچ شانسى
براى گمراه کردن آنان ندارد چاره اى جز بیان حقیقت نیافت. «احمد» گفت :
«الهام» سر ناسازگارى داشت و مدام بهانه مى گرفت. آن روز پس از مشاجره
لفظى، خونم به جوش آمد و کنترلم را از دست دادم. در اوج خشم، زنم را با
روسرى خفه کردم، جنازه را لاى پتو پیچیدم، داخل صندوق عقب ماشینم گذاشتم و
به بیابان هاى اطراف روستاى «قره بلاغ» بوئین زهرا انداختم. جانى، ادامه
داد : باور کنید من «الهام» را دوست داشتم و از این که دو دخترم بى مادر
شده اند بدجورى عذاب وجدان دارم. به دنبال اعتراف هاى همسرکش، پیکر قربانى
پیدا و با صدور دستور قضایى به پزشکى قانونى فرستاده شد.

داریوش ارجمند گفت: «نمایش بایدبراى همه آزاد باشد تا هر هنرمندى که
مى خواهد به اجراى نمایش بپردازد و مردم بتوانند هنر اصیل را انتخاب
کنند.» داریوش ارجمند؛ بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون؛ موضوع آسیب شناسى
جشنواره تئاتر فجر را بحثى گسترده دانست که باید در مورد آن نشست هاى
تخصصى و پژوهشى فراوانى انجام شود و در ادامه به شبستان گفت: «باید ببینیم
در طى این ?? سال و برگزارى بیست و هفت دوره از جشنواره تئاتر فجر این
رویداد تا چه حد توانسته نمایشنامه نویس، کارگردان و بازیگر حرفه اى به
تئاتر کشور تحویل بدهد.» وى در ادامه افزود: «زمانى که جشنواره هاى ما به
دلیل آسیب ها و ضعف هاى فراوان بسیارى از کارگردانان سرشناس خود را از دست
مى دهد و افرادى مانند حمید سمندریان، بهرام بیضایى، على رفیعى و بسیارى
دیگر ترجیح مى دهند فارغ از این جشنواره و جشنواره ها کار خود را به صحنه
بیاورند و حضور در جشنواره براى آنها مطرح نباشد این خود مى تواند یکى از
بزرگترین آسیب هاى جشنواره هاى ما محسوب مى شود.» بازیگر نمایش «دندون
طلا» به کارگردانى میرباقرى با تاکید بر این که جشنواره جایى است که مردم
در آن حضور دارند گفت: «جشنواره تئاتر باید با پویایى تئاتر همراه باشد
وقتى تئاتر شهر نزدیک به یک سال به اسم تعمیرات بسته باشد دیگر برگزارى
جشنواره چه معنى دارد و چرا به جاى صرف بودجه هاى این چنینى مسئولان تئاتر
فجر این بودجه را صرف سامان بخشیدن به ترک دیوار مجموعه تئاتر شهر
نمى کنند؟.» ارجمند، توزیع ناعادلانه اجراى صحنه اى براى کارگردانان و
هنرمندان را بزرگترین مانع رشد تئاتر در ایران دانست و خاطرنشان کرد: «هنر
در چارچوب هاى گزینشى و روابطى جاى نمى گیرد به صرف اینکه کارگردانى دوست
مدیرى است و یا اینکه چون مسئولیت فلان نهاد بر عهده اوست نباید با
بودجه هاى آنچنانى هر سال کار تولید کند و برخى دیگر از هنرمندان هر چند
سال یک بار نیز فرصت اجراى نمایش نصیبشان نشود.» وى در ادامه افزود:
«نمایش باید مانند هوا براى همه آزاد باشد اگر براى اجراى نمایش شرایط
بگذاریم هنر را تبدیل به محلى براى کسب و کار کرده ایم. باید اجازده بدهیم
هر هنرمندى که مى خواهد به اجراى نمایش بپردازد آزادانه عمل نماید یا مردم
او را برمى گزینند و یا با گرفتن پاسخ منفى به سمت حرفه دیگرى مى رود.»
ارجمند در پایان تصریح کرد: «موانع بزرگى مانند شرایط تصویب متن، عدم صدور
مجوز اجرا و بسیارى دیگر از این دست را مى توان برشمرد که کیفیت را از
تئاتر و جشنواره هاى آن گرفته و تنها سودى که نصیب متولیان نمایش کرده است
افزودن به آمار و ارقام فعالیت مدیریتى آنها است.»

پس از سپرى شدن یک سال پر از موفقیت براى نویسندگان کتاب هاى غیرداستانى
در بریتانیا، سال ???? سال اقبال نویسندگان کتاب هاى داستانى در این کشور
خواهد بود. به گزارش خبرگزارى کتاب، به نقل از آبزرور، سال ???? بدون
چندان مشابهتى به سال هاى پیشین، سالى نه چندان پربار براى رمان و
کتاب هاى داستانى بود و آثار چندانى در این زمینه منتشر نشد. کم رونق بودن
کتاب هایى که به فهرست بوکر راه یافته بودند؛ دلیل خوبى بر این مدعاست. در
این میان در انگلستان کتاب هایى چون کتاب خاطرات «شرى بلر» توانست نبض
بازار کتاب را در دست بگیرد.شاید به جرات بتوان گفت با ارزش ترین کتاب
داستانى منتشر شده در سال گذشته، در انگلستان کتاب «بى پروا»ى سباستیان
فالک بود که داستان جدیدى از مجموعه «جیمز باند» را براى دوستداران مامور
??? به ارمغان آورد. با این حال باید گفت که این روند براى سال جدید ادامه
نمى یابد و احتمالا آثار داستانى و رمان ها گوى سبقت را از آثار
غیرداستانى خواهند ربود. دلیل این امر، آثار بى شمارى از رمان نویسان
برجسته است که در نوبت انتشار قرار دارند. به نظر مى رسد این رقابت با
انتشار اثر «مارتین امیس» به خوبى آغاز شود.اما پیش بینى دیگر، انتشار
اثرى پر سر و صدا از «فیلیپ راث» است. سپتامبر آینده شاهد انتشار
«فرومایه» اثرى جدید از این نویسنده آمریکایى خواهیم بود.

حافظ موسوى با این اعتقاد که هر شاعر خوبى، مدرس خوبى نیست، ویژگى کارگاه
شعر موفق را پرهیز از محفل گرایى مى داند. این شاعر درباره کارگاه هاى
شعر، عنوان کرد: «به  اعتقاد من، لزوما هرکسى که شاعر خوبى است، ممکن است
مدرس خوبى در کارگاه شعر نباشد؛ هرچند به هر حال، یک شاعر براى اداره یک
کارگاه بهتر از یک ادیب است. همچنین شاعر چنانچه مى خواهد کارگاه موفق و
سرپایى داشته باشد، ضرورت دارد از مبانى نظرى هم اطلاع داشته باشد و باید
نقد ادبى و نحله هاى شعر ایران و جهان را بشناسد، تا نتیجه مطلوبى داشته
باشد؛ اگر کارگاه تنها بر اساس نقد هاى حسى و غریزى استوار باشد، نتیجه اش
چندان قابل اطمینان نیست.» او ویژگى کارگاه شعر موفق را پرهیز از
محفل گرایى دانست و با تأکید بر رونده بودن کارگاه شعر براى حفظ
پویایى اش، به ایسنا گفت: «یکى از ویژگى هاى مثبت هر کارگاهى، رونده  بودن
آن است؛ یعنى این طور نیست که بخواهد تا ابدالدهر با یک گروه ثابت کار
کند.» موسوى درباره انگیزه هاى اقتصادى در کارگاه هاى ادبى، متذکر شد:
«انگیزه هاى اقتصادى در شکل گیرى این کارگاه ها کم و بیش مؤثر است؛ اما
آن گونه نیست که تعیین کننده باشد. با این حال، قطعا برگزارى کارگاه ناشى
از انگیزه هاى اقتصادى است. طبیعى است کسى که کارش شعر و ادبیات است،
نمى تواند از رهگذر فروش کتاب و حق التألیف زندگى کند.» او همچنین اظهار
کرد: «چهره  بودن شاعر در جذب هنر پژوهان نقش زیادى دارد؛ زیرا اولین چیز
براى کسى که در جست وجوى کارگاه است، آشنا  بودن با آن شخصى است که کارگاه
را به عنوان معلم و راهنما اداره مى کند. طبیعى است که حتى اگر فردى
صلاحیت لازم را داشته باشد؛ اما در جامعه ادبى، شهرت نداشته باشد، ممکن
است با استقبال کم ترى مواجه شود؛ از این رو چهره  بودن فرد برگزار کننده
کارگاه در جذب هنرپژوهان تأثیر گذار است.»