اوون هارگریوز مدافع ??ساله تیم ملى انگلستان و باشگاه منچستریونایتد پس
از ? سال بازى در بایرن مونیخ اکنون دومین فصل حضور در تیم شیاطین سرخ را
سپرى مى کند. او که در ?? بازى توانسته ? گل براى تیم آلکس فرگوسن بزرگ به
ثمر برساند، هنوز نتوانسته بازى هاى درخشانى را که در بایرن انجام مى داد
براى منچستریونایتد انجام دهد و دلیل این موضوع هم آسیب دیدگى هاى مکرر
این بازیکن است که طى ? ، ? فصل اخیر بیشتر از قبل هم شده است. هارگریوز
علاوه بر فوتبال به نویسندگى هم علاقه خاصى دارد و به همین خاطر او یکى از
ستون نویس هاى بى بى سى اسپورت به حساب مى آید و اکثر مواقع هم مطالب
جالبى در مبحث هاى او به چشم مى خورد.
یک انگلیسى از کانادا
حتى در خانواده خودم هم، من یک فرد بى کس به حساب مى آیم، من تنها عضو
خانواده هارگریوزها هستم که در انگلستان یا ولز متولد نشده است! مادرم از
ولز است اما پدرم از انگلستان. برادر بزرگترم دارن در ولز متولد شده است و
نیل دیگر برادرم نیز همچنین و بعد از آنها من هستم که در کانادا متولد
شده ام و تنها بازیکن انگلیسى هستم که در انگلستان بازى نکرده است. اگرچه
من در کانادا رشد یافته ام اما در آنجا نیز در یک خانه قدیمى انگلیسى
زندگى مى کردم که پدربزرگم و والدینم از آن استفاده مى کردند. پدرم تصمیم
گرفت تا بریتانیا را به مقصد کانادا براى کار کردن ترک کند و بعد از مدت
کوتاهى حضور در تورنتو به کالگرى انتقال یافت، جایى که من به دنیا آمدم.
من آنگونه که پدرم و برادر بزرگترم دارن بودند رشد یافتم. پدرم عاشق این
بود که یک فوتبالیست باشد اما این اتفاق براى او رخ نداد. او در تیم
جوانان بولتون بود و بعد از آنکه به کانادا آمد در تیم کالگرى کیکرز به
صورت نیمه حرفه اى بازى کرد. آنها نسبتاً موفق بودند و من به یاد مى آورم
که من و برادرم مى خواستیم به همراه بازیکنان به استادیوم و رختکن برویم.
در آن زمان من واقعاً احساسى براى کانادایى یا انگلیسى بودن نداشتم اما
دوستانم که به منزل ما زنگ مى زدند نمى توانستند لهجه پدرم را وقت صحبت
کردن درک کنند. به هنگام بزرگ شدن من هر ورزشى را که ممکن بود انجام دادم.
من شاید بسکتبال را بیشتر از فوتبال بازى مى کردم. شاید از آنجا که هوا در
کانادا خیلى سرد بود و ما در هفته ? بار بیشتر فوتبال بازى نمى کردیم اما
بسکتبال را هر روز، دارن در روزگار جوانى اش بازیکن بزرگى بود. او یک
مهاجم مستعد و خیلى دونده بود و در سطح جوانان براى کانادا نیز حضور یافته
بود، هر جایى که من رفتم مردم مى گفتند که او چقدر خوب بود. او در جایى که
بزرگ شد واقعاً یک ستاره بود. پدرم در ?? سالگى او را به بولتون فرستاد و
آنها حتى مى خواستند که با او قرارداد امضا کنند اما پدرم از او خواسته
بود که سال آخر مدرسه اش را به پایان برساند. برادرم از این جهت که دچار
مصدومیت هاى زیادى از ناحیه زانویش شد خیلى بدشانس بود و در آن سال او با
پاره کردن رباط صلیبى اش دیگر فرصت را از دست داد. وقتى که نوبت به من
رسید من فکر مى کنم پدرم فکر کرد که فرصت هاى خوبى هستند که اجازه داد
بروم.
حمایت خانواده...
برادرانم بزرگترین مشوقانم بودند، آنها در جام جهانى گذشته در تابستان با
من بودند و داشتن چنین حمایتى خیلى بزرگ است. آنها هنوز در کانادا هستند
اما اگر من در انگلستان بازى مى کردم آنها نیز درباره برگشتشان صحبت مى
کردند. اکنون ?? ساله هستم و ? یا ?? سال دیگر هم فرصت دارم تا کارى انجام
بدهم که آنها مى خواهند جزئى از آن باشند. گفتنى است که در ابتدا من هرگز
درباره حرفه اى شدن فکر نمى کردم. در جایى که من رشد یافتم، در آن موقع
فوتبال در ایتالیا، آلمان و انگلستان حرفه اى کار مى شد و آن وقت فقط این
یک رؤیا بود. تیم من از کالگرى در تورنمنت ایان راش در ولز بازى کرد و
پدرم با مربى کاشف استعداد لیورپولى ها صحبت کرد. من فکر مى کنم آن فرد
استیو هیوى بود، او گفت که من را تحت نظر دارد اما من مطمئن نیستم که حتى
آن کار را انجام داده باشند. در اکتبر ???? مربى ام توماس نیدروف مرا به
تعدادى امتحان در آلمان برد. من آن زمان ?? ساله بودم و یک هفته اى را با
بایرن گذراندم. ما امتحاناتى را هم در شهرهایى مانند کلن و لورکوزن هم
باید مى دادیم براى اینکه انتظار نداشتیم بایرن مرا نگه دارد اما بایرن
پسندید و در تابستان ???? من به مونیخ رفتم و در آنجا براى مدت ?? سال
زندگى کردم.
بایرن و منچستر یونایتد
آلمان به خاطر نظم و سازماندهى اش
مشهور است. آنها همگى لباسها، کفش ها و زمین هاى بى نقصى دارند. من در
محیطى رشد یافتم که فوتبال مهم بود اما اینجا یک سطح کاملاً جدید بود. حتى
در ?? سالگى آنها خیلى جنگنده بودند که این باب طبع من بود، همه
مى خواستند تا در آینده ستاره باشند و این که بخشى از یک کار خیلى بزرگ
باشى خود بزرگ است. در آنجا من فکر مى کردم که همه چیز را مى دانم و به هر
جایى که بروم مى توانم خوب باشم. ابتدا فکر مى کردم نمى توانم زبان را
فرابگیرم اما بعد از گذشت حدود یک سال بهتر شدم. جزو گروه کوچکى از جمله
نیل اریک جانسون که اکنون در لستر است اشتفان هافمن از راپیدوین و
دروازه بان استفان مگنوسن از ایسلند بودم که با هم زبان را یاد گرفتیم.
آنجا براى من مشکل بود چرا که مایل ها از خانه ام دور بودم و از آنجا که
خیلى کله شق بودم دوست نداشتم تا از کسى درخواست کمک بکنم و فقط به خودم
مى گفتم که مى توانم کارم را انجام دهم، در آن زمان اینترنتى نبود و من
نمى توانستم زیاد به کانادا تلفن کنم. بنابراین مجبور بودم به گونه اى سر
کنم. راضى ام که به این شکل کار کردم براى اینکه مرا خیلى قوى تر ساخت، آن
مشکلات به من اعتماد به نفس داد. در کودکى من فکر مى کردم که کالگرى تنها
مکان در دنیا باشد اما پس از آن من به آلمان آمدم و بعد از آن به دور دنیا
مسافرت کردم. آنچه که شما در مسافرت مى بینید و مى آموزید بى ارزش است
بنابراین وقتى که من بزرگتر شدم مى خواهم تا جهان را ببینم و در جاهاى
مختلفى همچون استرالیا، لندن، نیویورک و آفریقاى جنوبى زندگى کنم. در ??
سالگى من احساس مى کردم که همه چیز در پیش رویم است اما در ? سال گذشته
لازم بود تا به آنچه که مى خواهم دست بیابم و جایى که مى خواهم برسم نظر
بیندازم به همین دلیل این سال ها مهمترین سال هاى زندگى من بوده اند. مى
خواهم تا به اکثر آنها دست بیابم، به اغلب آنها تاکنون رسیده ام و در
آینده نیز خواهم رسید. فکر مى کنم که در راه درستى قدم گذاشته ام اما نیاز
به نقشه اى براى جایى که آمده ام دارم، آینده ام به این بستگى دارد که در
اوج سلامت و دور از مصدومیت در منچستریونایتد بازى کنم، از بودن در این
تیم بزرگ بى نهایت راضى و خوشحال هستم و یقین دارم مى توانیم در سال ????
هم مثل سال گذشته در چند رقابت بزرگ به قهرمانى دست یابیم.

بعد از بازگشت از سرى B به سرى A و شروع فصل، یوونتوس مانند ققنوسى از دل
خاکسترها متولد شد تا بار دیگر بر فراز لیگ ایتالیا قدرتمندانه پرواز کند
و اروپا را مسحور بازى درخشانش در زمین چمن کند. پیروزى مقابل رئال مادرید
هم در ایتالیا و هم در اسپانیا در جریان رقابت هاى لیگ قهرمانان نشانه هاى
واقعى بازگشت آنها به عرصه فوتبال حرفه اى و حضور در جمع مدعیان قهرمانى
را نوید مى داد. آنها در حال حاضر در سرى A هم خانه دوم جدول رده بندى را
بعد از اینتر اشغال کرده اند و با وجود پیشرفت چشمگیرشان هنوز درگیر
انتقادات بسیارى هستند که بیشتر آنها به خاطر سن بازیکنانشان است. به همین
دلیل شاید تعجبى نداشته باشد که مالکان باشگاه یعنى خانواده آنیلى در مورد
گزینه هاى احتمالى خرید این فصل سؤال پیچ شوند. البته آنها هم خود را
نباخته و دست روى یکى از بزرگترین ستارگان جهان فوتبال یعنى لیونل مسى
گذاشته اند.آنیلى در این رابطه گفت: دوست داریم بازیکنان زیادى داشته
باشیم اما فعلاً از اعلام نام آنها خوددارى مى کنیم گرچه یکى از رؤیاهاى
ما خرید لیونل مسى است! مطمئناً پیوستن ستاره آرژانتینى به اهالى تورین
چیزى بیشتر از یک رؤیا براى هواداران باشگاه نمى تواند باشد اما شاید در
آینده میسر شود! قرارداد مسى با کاتالان ها تا سال ???? است و اگر بخواهد
پیش از آن آنجا را ترک کند باشگاه مقصد باید چیزى حدود ??? میلیون یورو
بپردازد.

در سال جدید میلادى کادر مدیریتى باشگاه بایرن مونیخ دستخوش تغییر و
تحولات زیادى خواهد شد. فرانتس بکن باوئر پس از یک دوره کاملاً موفق به
عنوان رئیس باشگاه بایرن باید جاى خود را به اولى هوینس بدهد. به این
ترتیب بایرنى ها باید به فکر پیدا کردن یک جانشین مناسب براى وى باشند. پس
از نشستن اولى هوینس بر صندلى ریاست باشگاه بایرنى ها باید شخص دیگرى را
براى پست کنونى او در باشگاه پیدا کنند. هوینس در حال حاضر به عنوان مدیر
فنى باشگاه بایرن مشغول به کار است. براى انتخاب مدیرفنى جدید مسئولان
بایرن گزینه هاى زیادى دارند. یکى از این گزینه ها اولیور کان اسطوره این
باشگاه است. پس از انتشار اخبارى مبنى بر انتخاب الیور کان به عنوان
مدیرفنى سنگربان اسبق تیم ملى آلمان و باشگاه بایرن مونیخ به خبرنگار بیلد
گفت: «کار کردن در باشگاه بایرن افتخار من بوده و هست. واقعاً دوست دارم
باز هم به باشگاه محبوب خودم خدمتى کنم اما متأسفانه نمى توانم. براى رد
پیشنهاد بایرنى ها دلایل خودم را دارم یکى از این دلایل کمبود وقت است!»
کان مدیرفنى جدید باشگاه بایرن را این طور معرفى مى کند: «مدیر فنى باشگاه
باید به مانند اولى هوینس یک مدیر واقعى باشد او باید مقتدر و مدبر باشد.
علاوه بر این خصوصیات شناخت کافى از باشگاه و فوتبال آلمان نیز داشته
باشد. امیدوارم مسئولان بایرن شخص مورد نظرشان را پیدا کنند.»