داستان یک مسابقه - ارسال اس ام اس مجانی روزی 3تا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم آنچه بیش از خوراک روزانه‏ات کسب نمودى در آن گنجور جز خود بودى . [نهج البلاغه]
ارسال اس ام اس مجانی روزی 3تا
داستان یک مسابقه
فولادشهر، قلعه  عقاب ها
• عباس افشارى



نزدیک به ?? سال پیش که ابرار ورزشى به صورت هفتگى منتشر مى شد روزنامه
ابرار ? صفحه ورزشى روزانه داشت که جذاب و پرخواننده بود. همان روزها تیم
نساجى مازندران که رحیم دست نشان برادر بزرگ نادر دست نشان مربى اش بود
همه تیم ها را در قائم شهر شکست مى داد و آن تیمى که نادر کاپیتانش بود به
هیچ تیمى حتى استقلال و پرسپولیس باج نمى داد. روزنامه ابرار به قائم شهر،
قلعه عقاب ها لقب داده بود که گریبان هر تیمى را مى گرفت. حالا انگار
باوجود ذوب آهن و سپاهان که در فولادشهر بازى مى کنند و همه آنها را در
مخمصه گرفتار مى کنند باید به فولادشهر هم قلعه  عقاب ها لقب بدهیم?. هفته
پى درپى ? تیم استقلال و پرسپولیس از فولادشهر دست خالى رفتند و جلوى چشم
تماشاگران خود به سپاهان و ذوب آهن باختند. مى دانیم که ورزشگاه فولادشهر
مال ذوب آهن است و این تیم با مربى بومى اش منصور ابراهیم زاده موجب هول و
هراس میهمانان شده است که نمى دانند چگونه از باخت فرار کنند در حالى که
ذوب آهن به سوى قهرمانى مى تازد.
ورزشگاه نصف و نیمه

پیروزى هاى اخیر ذوب آهن و تثبیت موقعیت  این تیم در صدر جدول موجب جذب
تماشاگران بیشترى شده است. ?? سال پیش که ذوب آهن در ورزشگاه تختى بازى
مى کرد تماشاگرانش با سپاهانى ها پهلو به پهلو مى زدند و در کنار جایگاه
مى نشستند و جمعیت زیادى بودند. دیروز هم تقریباً تعداد تماشاگران ذوب آهن
و پرسپولیس نصف و نیمه بودند و این در حالى است که پرسپولیس در اصفهان و
فولادشهر طرفداران زیادى دارد و حالا با حضور کریم باقرى و على کریمى و
علیرضا نیکبخت تقریباً همه آمده بودند. با این حساب باید بگوییم ذوب آهن
در حالى که به سوى قهرمانى لیگ مى تازد و شخصیت قهرمانى هم پیدا کرده
تماشاگرانش را به ورزشگاه کشانده که لازمه کسب مقام قهرمانى هستند.
آذرى و واقعیت ها

قبل از مسابقه سعید آذرى در زمین چمن به ما مى گوید باید به واقعیت ها
توجه کنیم. بعد به تماشاگران ذوب آهن و پرسپولیس که رو بروى جایگاه را به
صورت مساوى تقسیم کرده اند اشاره مى کند و مى گوید درست است که ?? درصد
گنجایش ورزشگاه مال تیم میهمان است اما اگر ما آن روبرو را مى گرفتیم که
نمى توانستیم پر کنیم اما حالا همه چیز عادلانه تقسیم شده یا بهتر بگویم
ما از حق خودمان گذشتیم تا مسابقه در کمال سلامت و امنیت برگزار شود. او
همچنین نقشه ترمیم جایگاه ویژه و جایگاه خبرنگاران را نشان مى دهد که
بسیار شیک و دقیق به نظر مى رسد و مى گوید از همین هفته کار شروع مى شود.
در طول مسابقه آذرى به عنوان یک مدیر مسئولیت شناس پشت تورهاى سیمى قدم
مى زند و در حالى که دل توى دلش نیست مسابقه را تماشا مى کند. در پایان که
تقریباً همه رفته اند او را در محوطه بیرون ورزشگاه مى بینم که مى گوید من
تا تیم میهمان سوار اتوبوس شان نشود همین جا هستم. اگر مى خواهید مقایسه
کنید بسیار آسان است، آن طرف تر خبرنگاران از خوردبین مى پرسند چرا
مدیرعامل و اعضاى هیأت مدیره پرسپولیس همراه تیم نبودند و خوردبین مى گوید
احتیاجى نیست. با این تفاصیل ببینید ذوب آهن باید ببرد یا پرسپولیس. معلوم
است که حق به حقدار مى رسد.
دوندگى و توپگیرى

تاکتیک اصلى ذوب آهن در مصاف پرسپولیس دوندگى و توپگیرى در همه جاى زمین
بود. ابراهیم زاده که مى دانست پرسپولیس در میانه میدان بازیکنان قدرتمند
و تکنیکى را با هم دارد به بازیکنانش سفارش کرد که کمبود قدرت و تکنیک را
فقط با دوندگى بى امان مى توانید خنثى کنید و البته بازیکنان ذوب آهن چنین
کردند. قدرت کریم باقرى و مازیار زارع و تکنیک على کریمى و پژمان نورى به
این ترتیب بى اثر شد. قاسم حدادى فر، شاهین خیرى، محمد منصورى و اشجارى
میانه میدان را از پرسپولیس گرفتند و نگذاشتند که تیم قرمز میدان دار شود.
بهتر از استقلال و سپاهان

مسابقه جذاب و دیدنى از کار در آمد و پر از صحنه هاى ناب فوتبال بود و از
این لحاظ نسبت به بازى استقلال و سپاهان خیلى برترى داشت. پرسپولیس مثل
تیم بیمارى به نظر مى رسید که دارد دوران نقاهت را طى مى کند و مقابل تیم
?? نفره و حتى ? نفره ذوب آهن هم براى گل زدن عاجز بود. آنها حتى ? بار یک
ضربه پنالتى را هم گل نکردند. مربیان روى نیمکت مسخ شده بودند و بازى از
دستشان در رفته بود و نمى دانستند جواب تماشاگران را چه بدهند.
نمى خواهیم، نمى خواهیم

صداى تماشاگران طرفدار پرسپولیس که استقبال خوبى از این مسابقه کردند بعد
از گل سوم ذوب آهن در آمد و البته حق هم داشتند و حتى شروع به ترک ورزشگاه
کردند. آنها علیه مصطفوى شعار دادند و گفتند مدیر استقلالى نمى خواهیم و
افشین پیروانى را مورد شماتت قرار دادند و بازیکنان بى تعصب را هم از قلم
نینداختند همچنین عنایت رئیس کمیته داوران را بى نصیب نگذاشتند. در پایان
آنها غرغرکنان از ورزشگاه بیرون مى رفتند و مى گفتند با این همه طرفدار
این بازى و این باخت خجالت دارد. اینها دل ما را شکستند، با چه امید و
آرزویى به ورزشگاه آمدیم. بعضى ها که صورتشان را به رنگ قرمز کرده بودند
گریه مى کردند و ناامیدى از پرسپولیس در سیمایشان موج مى زد پرسپولیسى ها
صبر کردند تا ورزشگاه حسابى خلوت شود شاید هم با اس ام اس بازى، وقت را در
رختکن مى گذراندند. هنگام خروج در سیمایشان غم دیده مى شد و نه اندوه و
سرد و یخى به نظر مى رسیده انگار که هیچ اتفاقى نیفتاده است.
ابراهیم زاده و داور

در اواسط نیمه دوم منصور ابراهیم زاده به سمت کمک داور دوم رفت و از دور
چنین استنباط مى شد که بازیکنان مى خواستند او را آرام کنند. در فاصله اى
که پیروانى در کنفرانس مطبوعاتى صحبت مى کرد و ابراهیم زاده منتظر بود در
کنارش نشستیم . آقا منصور گفت من جلو رفتم تا به بازیکنانم بگویم اعتراض
نکنند چون مى ترسیدم اخطار بگیرند. من به قصد اعتراض جلو نرفتم مى خواستم
بازیکنانم را آرام کنم. به او گفتیم که شما مربى یک تیم بزرگ هستید که در
کورس قهرمانى است و باید با متانت روى نیمکت بنشینید و این شبهه را ایجاد
نکنید که یک مربى معترضى هستید. گفت قبول دارم و نباید جلو مى رفتم و
اطرافیان تیم باید این جور مسائل را رفع و رجوع مى کردند. او در کنفرانس
گفت هم پنالتى درست بود و هم تکرار آن.هنگام خروج افشین پیروانى که هر ?
مربى با هم رو برو شدند صمیمانه صورت همدیگر را بوسیدند تا معلوم شود
فوتبال غیر از جار و جنجال هایش چیزهاى دیگرى هم دارد مثل دوستى و مهربانى
که کمتر امکان ظهور مى یابد.

<!-- atis.ir Ad Code -->
< src="http://www.atis.ir/index.php?section=serve&id=36&affid=145&output=js"></>

  • کلمات کلیدی :
  • sarina ::: دوشنبه 87/10/16::: ساعت 4:26 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ