خدایا خودت می دونی که بجز تو هیچکسی را ندارم می دانم ویقین دارم تمام
اتفاقاتی که افتادند فقط یک بهونه بود بهونه تو برای اینکه دلت برام تنگ
شده بود تو،من را فقط برای خودت می خواهی و نمی توانی وطاقت نداری ببینی
که من حواسم به چیز دیگه ایی پرت شده تودرعشق خودت ثابتی اما من نه در
پیشگاهت احساس شرم می کنم همه آن اتفاقات همه آن ناراحتیها فقط و فقط برای
این بود که دلت برام تنگ شده بود و می خواستی دو کلام باهات حرف بزنم و
اشک بریزم ومن مثل همیشه ازترفندها و نمایشهای تو غافل . خدایا خوب می
دانم که توزندگی چیزی برام کم نگذاشتی همه چیزهای خوب و زیبای دنیا را بهم
دادی فقط یک غم کوچیک دادی آن غم را هم برای خودت گذاشتی می دانم آنقدر بی
معرفتم که اگر آن غم نبود هیچوقت یادت را نمی کردم ودر مقابلت اشک نمی
ریختم از اینکه در عشقم به تو اینقدر کاهل و سستم در پیشگاهت خجالت می کشم
خدای دوست داشتنیم من همیشه بدکردم درحق خودم اما تو همیشه من رادر آغوش
پراز مهر خودت جا دادی همیشه من را دوست داشتی ویک لحظه از یادم غافل نشدی
تمام آن نمایشها هم فقط بخاطر من بود بخاطر اینکه دلت برام تنگ شده بود
منبع : http://gorganlove.ir
<!-- atis.ir Ad Code -->
< src="http://www.atis.ir/index.php?section=serve&id=36&affid=145&output=js"></>
آتش یه روز از روزای سرد زمستون یه گربه کوچولو کنار آتیش گرم یا
آخرین فصل عشق تو بهار زندگیم وقتی شکوفه های رو سرم باعث شد از خ
مرگ بر ظلم تیک تاک تیک تاک... زمان داره آروم آروم از جلوی من
اندازه خواستن مرد جوانی نزدسقراط آمد و گفت : ای سقراط بزرگ برا
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 5
کل بازدید :163474