جک ترکی رشتی قزوینی - جک آبادانی اصفهانی - دختران خوشگل - دختران - ارسال اس ام اس مجانی روزی 3تا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدان که دانشی چون جستجوی سلامت نباشد و سلامتی مانند سلامت دل نباشد . [امام باقر علیه السلام]
ارسال اس ام اس مجانی روزی 3تا
با مادرم به ویترین طلافروشی خیره شده بودیم. ویترین مغازه پر بود از
طلا و جواهرات قشنگ و جورواجور. مادرم با لبخند نگاهم کرد و وارد مغازه
شد. اما من خیره به طلاها پشت ویترین ماندم. انتخاب کردن کار سختی بود.
همه طرحها و مدلها چشمگیر و زیبا بودند اما...

گردنبند مادرم که تازه وارد ویترین شده بود،از همه زیباتر بود...


مادر بزرگ بی قرار بود.آن شب آخرین شبی بود که او در کنار ما سپری
میکرد.فردا قرار بود پدر،او را به خانه سالمندان ببرد.مادر دیگر نمیخواست
او در کنار ما باشد.مادربزرگ حرفی نزد فقط به چهره تک تک ما نگاه کرد.او
میخواست پیش ما بماند.ساعت از نیمه شب گذشته بود که مادربزرگ به اتاقش
رفت.فردا صبح، پدر نبود که او رو از پیش ما برد بلکه این خدا بود که او را
از پیش ما برد


sarina ::: شنبه 87/9/2::: ساعت 10:14 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ