آذر 1387 - ارسال اس ام اس مجانی روزی 3تا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شریفترین دانش، آن است که در اعضا و جوارح تو پدیدار شود . [امام علی علیه السلام]
ارسال اس ام اس مجانی روزی 3تا
کشتی آنجلیکا
وفاداری به اصول کلاسیک سینما
در
بهمن سال 1367، در کنار فیلم‌های مطرحی همچون آب، باد، خاک (امیر نادری)،
بای‌سیکل‌ران (محسن مخملباف)، عروسی خوبان (محسن مخملباف)، دیده‌بان
(ابراهیم حاتمی‌کیا)، روز باشکوه شهر کوچک (کیانوش عیاری)، سرب (مسعود
کیمیایی)، نارونی (سعید ابراهیمی‌فر) و... فیلمی در بخش مسابقه هفتمین
جشنواره فیلم فجر و نیز بخش فیلم‌های اول فیلمسازان نمایش داده شد که در
وهله نخست کمتر کسی از بین صاحب‌نظران و منتقدان سینمایی تصور می‌کرد
چندان قابل عنایت باشد، اما پس از نمایش با استقبال فراوان منتقدها،
مسوولان و مردم مواجه شد و عملا تبدیل به شاخصی گردید که تا سال‌ها بعد
بحث موفقیت در هر دو عرصه توانمندی‌هایی فنی سینمایی و نیز جذب مخاطب را
با آن می‌سنجیدند و بدان معطوف می‌داشتند.

 کشتی
آنجلیکا اگرچه اولین ساخته کارگردانش، محمدرضا بزرگ‌نیا، نبود و او پیش از
این فیلمی سیاسی به نام 1936 در اوایل انقلاب ساخته بود که بنا بر برخی
برداشت‌ها امکان نمایش پیدا نکرد، اما به هر حال این فیلم اولین فرصت
آشنایی با هنر و توان این کارگردان را در اختیار گذاشته بود.

محمد
بزرگ‌نیا متولد سال 1323 شهر مشهد است و از مدرسه تلویزیون و سینما سال
1351 فارغ‌التحصیل شده است و پس از تحصیلات دانشگاهی نیز کارمند تلویزیون
شد. در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی، فعالیت‌های سینمایی-تلویزیونی او
شامل مواردی نظیر دستیاری کارگردان در فیلم‌های پستچی و دایره مینای
داریوش مهرجویی و نیز  ساخت سریالی با نام صدا روزنامه صبح تهران (که
البته تنها یک قسمتش امکان ساخت پیدا کرد) بود و در دوران بعد از انقلاب
نیز پس از دو فیلم اولش، فیلم‌هایی مثل جنگ نفت کش ها، توفان و نیز جایی
برای زندگی را ساخت که هر سه متعلق به ژانر جنگی هستند و در این بعد نیز
شکل و شمایل (big production)  دارند، یعنی آثاری پرهزینه که آکنده از
جلوه‌های بصری و ویژه‌ای هستند و قرار است تماشاگران زیادی را به خود جلب
کنند. این کارنامه به خوبی نگاه بزرگ‌نیا به سینما را عیان می‌سازد. خود
او زمانی در این زمینه گفته بود: <شخصا از سینمای قصه گو لذت
می‌برم...من فکر می‌کنم با توجه به چند مساله مثل هزینه تولید، نوع
تماشاگر و شرایط اجتماعی و فرهنگی این نوع فیلم موفقیت آمیزتر است...همه
این‌ها برمی‌گردد به تعریف هرکس از سینما. من به تعریف صنعت- سینما بیشتر
علاقه‌مندم. پس باید فیلمی بسازم که به این تعریف نزدیک‌تر باشد. در دنیا
سالانه، صدها نمونه از این فیلم‌ها ساخته می‌شود.> البته آثار بعد از
کشتی آنجلیکا هرگز موفقیت این اثر بزرگ نیا را به دست نیاوردند و در واقع
کشتی آنجلیکا قالب منحصر به فردی در کارنامه او شد و البته هم چنان پس از
گذشت 20 سال هنوز آثار به یاد ماندنی سینمای ایران به حساب می‌آید.

داستان
این فیلم تاریخی است و از زمان صفویه آغاز می‌شود و به زمان قاجاریه تداوم
پیدا می‌کند. فردیناند پادشاه پرتغال برای تطمیع شیوخ عرب ناحیه خلیج
فارس، یک کشتی حامل طلا و اسلحه و هدایای بسیار دیگر به این خلیج اعزام
می‌کند تا در جنگ‌های آنها با شاه عباس صفوی مورد استفاده قرار گیرد، اما
کشتی در جریان یک جنگ غرق می‌شود. چندین سال بعد در اواخر دوره قاجاریه،
که انگلیسی‌ها خلیج فارس را تحت سلطه خویش قرار داده‌اند، یک ماجراجوی
ایرانی که نقشه کشتی غرق شده را به دست آورده است، برای گرفتن امکانات
مقتضی با حاکم شیراز وارد معامله می‌شود و قرار می‌گذارد که در ازای
کمک‌های او، غنایم به دست آمده به شکل مساوی تقسیم شود. با این قرارومدار،
حاکم و پسرش با یک کشتی بادبانی به سوی منطقه مورد نظر حرکت می‌کنند اما
در این سفر دریایی پرماجرا، حاکم شیراز توطئه‌ای را در  سر می‌پروراند و
آن این که به محض پیدا شدن کشتی غرق شده، سر رقیب را زیر آب کند و خود به
تنهایی صاحب تمام گنج‌ها شود... این متن جذاب داستانی توسط خود بزرگ نیا و
نیز حسن قلی‌زاده (که فیلمبردار کار هم بود) و بهنام دیانی به فیلمنامه
درآمد و بازیگرانی همچون عزت‌الله انتظامی، داریوش ارجمند، پرویز
پورحسینی، آتیلا پسیانی، مجید مظفری و کتایون ریاحی  در آن نقش ایفا کردند
و بزرگانی همچون عباس گنجوی (تدوینگر)، مرحوم بابک بیات (موسیقی ساز)، 
جلال معیریان (چهره‌پرداز) و امیر اثباتی (طراح صحنه و لباس) در فیلم
حضوری موثر یافتند. کشتی آنجلیکا  اگرچه از جشنواره هفتم فیلم فجر
جایزه‌ای دریافت نکرد اما توسط منتقدان بسیار تحسین شد و حتی در اولین جشن
منتقدان و نویسندگان سینمایی  که سال‌ها قبل از تشکیل انجمن منتقدان  خانه
سینما اعلام حضور کرده بود و در واقع سنگ بنای این محفل را تشکیل داده
بود‌  مورد تقدیر قرار گرفت. در همان زمان جشنواره یکی از منتقدان معروف 
احمد طالبی‌نژاد  درباره این فیلم چنین نوشت: «در حالی که فیلم نخستین کار
حرفه‌ای سازنده‌اش به شمار می‌رود، مملو از ظرافت و دقت نظر است؛ چه در
بازسازی فضای تاریخی دو قرن پیش و چه در هدایت بازیگران و لحظه‌های کشمکش.
ساختن این فیلم توانایی‌های بخش خصوصی را نشان می‌دهد اما بی گمان
فروش فیلم در مرزهای داخلی، آنها را تشویق نمی‌کند. مرزها را بگشاییم.
کشتی آنجلیکا در آن سوی مرزها هم بیننده و خریدار خواهد داشت.» کشتی
آنجلیکا در اواخر بهار سال 1368 به اکران عمومی گذاشته شد و با استقبال
مناسب تماشاگران روبه‌رو شد.

کشتی آنجلیکا اگرچه مستند به یک واقعه
حقیقی تاریخی نیست، اما با بسیاری از زمینه‌های تاریخی منطبق است و مسائلی
نظیر استعمار انگلستان، خیانت پیشگی حکمرانان ایرانی، آیین‌های جنوبی
بندری، بحث سفرهای دریایی با کشتی در ابعاد تجاری غیر آن و... در آن به
خوبی جا افتاده است. بزرگ‌نیا این روند را در یک قالب کلاسیک / داستانی
پی‌ریزی کرده است بدین‌سان که  پس از یک مقدمه چینی ابتدایی ساختار روایی
را نخست بر اساس حضور یک تازه وارد به محیطی جدید و به هم ریختن آرامش
نسبی محل و سپس بر مبنای عنصر جست و جو برای یافتن گنج  و در نهایت بر حسب
اختلاف و کشمکش بر سر آن شکل می‌دهد. در واقع بزرگ نیا در این فیلم کار
مهمی انجام داد و آن این که بشدت مراقب پیکره داستانی اثرش طبق الگوهای
استاندارد سینمایی بود. شاید چنین وضعیتی در شکل کلی خیلی پرجلوه نباشد و
حتی عنوان شود که این امر اصلا جزو بدیهیات کار است اما اگر به آن سال‌های
ساخت این فیلم برگردیم، خواهیم دید که بسیاری از فیلمسازان قبل از آن که
به فکر داستان گویی برای مخاطب فیلم‌هایشان باشند، در پی فلسفه‌بافی و
سیاسی‌گویی و عرفان‌نمایی بودند و هنر سینما را با تریبون‌هایی جهت ابراز
حرف‌هایی «بزرگ» اشتباه گرفته بودند. از قضا امروزه نیز در سینمای از این
دست انگاره‌ها هم چنان به وفور وجود دارد و به نظر می‌رسد فیلمی مثل کشتی
آنجلیکا همچنان می‌تواند الگویی درست در برابر این همه افاضه فیض
غیرهنرمندانه باشد. بزرگ‌نیا در جایی در این باره گفته است: « تاریخ
بهانه‌ای است که قصه فیلم را پیش می‌برد... و قصه طوری طرح‌ریزی شده است
که هر کس هر باری که بخواهد می‌تواند بر آن سوار کند و می‌توانید طلا را
فقط یک فلز گرانقیمت بدانید، می‌توانید هم برایش بار تمثیلی قائل بشوید و
ضرری هم به روند کلی قصه و فیلم وارد نمی‌آید. فقط فیلم را قدمی به سینمای
فهیمانه نزدیک می‌کند.» بزرگ‌نیا در این فیلم البته امتیازات فراوانی را
گنجانده بود و موضوع صرفا محدود به این امر نمی‌شود. بحث ریتم و ضرباهنگ و
نیز شخصیت‌پردازی درست کاراکترها از آن جمله است. کارگردان از همان آغاز
استفاده درستی از الگوهای قراردادی به عمل می‌آورد: معرفی و ورود مشترک
قهرمان و ضدقهرمان اصلی داستان که البته با الگویی دیگر یعنی نبرد تن به
تن به ماجرا خاتمه می‌دهند. در میانه این دو بخش، ماجرای داستان با ریتم
مشخصی که در هر فصل شکل و شمایل سریع‌تری به خود می‌گیرد پیش می‌رود و در
این حین، تقسیم بندی  زمانی داستان و بیان داستانک‌های فرعی در چارچوب
قواعد کلاسیک انجام پذیرفته است و سوسپانس پایانی هم بر یک مجموعه 
تعلیق‌های حاشیه‌ای قرار گرفته است که در فواصل زمانی مقتضی تماشاگر را در
پی خود می‌کشانند. این روند در عین حال در هاله‌ای از  تبیین‌های تراژیک
فرو رفته است تا آن جا که حتی وجود شخصیت غیبگو در صحنه حجله هم دال بر یک
جور تقدیر محتوم در آغاز ماجرا است و یا آهویی پیش پای حاکم قربانی
می‌شود  که به نوعی گویای پیش‌بینی سرنوشت عبدالله است که به جستجوی گنج
خواهد رفت. در عین حال بزرگ‌نیا از بحث ایجاز نیز غافل نبوده است. در کشتی
آنجلیکا، برخلاف خیلی از دیگر فیلم‌ها که در آنها با ورود هر شخصیت فرعی
یک بازگشت به گذشته شکل می‌گیرد یا گفتگویی طولانی در نظر گرفته می‌شود تا
مثلا زندگی گذشته آن آدم تعریف شود، تنها به قدر مایحتاج داستان به معرفی
شخصیت‌ها پرداخته می‌شود. مثلا وقتی احمد بیگ به شازده می‌گوید من برای
تسویه حساب‌های گذشته نیامده‌ام به اجمال رابطه مخدوش و پرچالش آن دو را
در احوالات سابق نشان می‌دهد ؛ منتها چون  وقوف به محتوای این دعواهای
قبلی در داستان فعلی قرار نیست تاثیرگذار باشد، دیگر بدان پرداخته نمی‌شود.

 درخصوص
کشتی آنجلیکا و قابلیت‌هایش می‌توان به نکات متعدد دیگری اشاره کرد اما در
هر حال به نظر می‌رسد بزرگ‌نیا با ساخت آن خود را جزو پیشگامان جریانی
سینمایی معرفی کرد که در آن پایبندی به اصل سینما و مختصات و قراردادها و
الگوهایش، بسیار مهم تر خود حرف و محتوای اثر است.

مهرزاد دانش



  • کلمات کلیدی :
  • sarina ::: شنبه 87/9/30::: ساعت 2:9 عصر

    کوتاه درباره غیرمحرمانه
    در برزخ طنز و واقعیت
    «غیرمحرمانه»
    قوانین راهنمایی و رانندگی را دستمایه قرار داده، از این رو باید آن را در
    جرگه آثاری برشمرد که، رویکردی اجتماعی دارند.
    ساخت این‌گونه تولیدات، زمانی اهمیت می‌یابد که شهرهای بزرگ و کوچک،
    با مسایلی نظیر ترافیک و یا تصادف در اشکال گوناگون آن، در شهر و جاده،
    درگیرند. پرواضح است در این میان، به هر میزان، چنین آسیب‌پذیری‌هایی وسعت
    و شدت بیشتری داشته باشند، به همان اندازه، ضرورت آموزش و ترویج فرهنگ و
    اصول راهنمایی و رانندگی، غیرقابل اجتناب‌ خواهد بود.

    تردیدی
    نیست، به موازات برخی کاستی‌ و ناهماهنگی‌ها که در ارتباط یا سیاست‌گذاری‌
    و یا مدیریت‌های بخش‌های مختلف شهر وجود دارد، عمده‌ترین علت تنش و
    مشکلاتی را که در این عرصه، به چشم‌ می‌آید، باید در عدم توجه شهروندان به
    قوانین راهنمایی و رانندگی دانست. در این ارتباط پرسشی که بیشتر مطرح
    بوده، این است که آیا وقوع چنین معضلی را می‌بایستی فقط در عدم آگاهی
    افراد جامعه، تلقی کرد؟ به نظر می‌آید چنین نیست. آمار و تجربه نیز نشان
    می‌دهد، در مقطع کنونی، عامل اساسی وقوع جرایم گوناگون در عرصه راهنمایی‌
    و رانندگی، نه در نبودن آگاهی مجرمان، بلکه غالبا در غفلت و بی‌توجهی‌شان،
    به آن قوانین است.

    تشکیلات راهنمایی و رانندگی به علت وظایف و
    مسوولیت‌های ذاتی‌ای که در شهر و جاده و یا در مقابل افراد و گروه‌های
    مختلف اجتماعی دارند، می‌تواند، حاوی ایده‌های مطلوب و تعالی‌بخش از جهت
    موضوع و مضمون و پردازش دراماتیکی‌شان، در ابعاد گوناگون فرهنگی اجتماعی،
    اقتصادی، سلامتی و امنیت روانی و جسمانی ما باشد. افزون بر این، سختی کار
    افرادی که در این عرصه، فعالیت دارند از این جهت چنین امکان و موقعیتی را
    به گونه جذاب‌تری فراهم می‌کند. بر این اساس است که در سریال «جاده در دست
    تعمیر( »که چندماه پیش پخش شد)‌ به تماشای وظیفه‌شناسی یکی از ماموران
    راهنمایی و رانندگی می‌نشینیم. او که در آستانه بازنشستگی بوده، در کنار
    خط اصلی داستان و به‌گونه‌ای غیرمستقیم،‌ جلوه‌هایی از سختی مسوولیت و
    صداقت و فداکاری نیروهای این حوزه را به نمایش می‌گذارد.

    این گرایش
    در «غیرمحرمانه» وضعیتی دیگر به خود گرفته است. در این سریال، با وسیله
    نقلیه‌ای روبه‌روییم که هرگاه در موقعیت‌های خلاف قوانین راهنمایی و
    رانندگی قرار می‌گیرد، از خود عکس‌العمل نشان می‌دهد. با این نگرش،
    می‌توان بر این باور بود در صورتی که سریال از نظر مضمونی، به جای تاکید
    روی جهالت مجرمان، به غفلت آنها توجه نماید، ثمره نتیجه بخش و راهگشاتری
    خواهد داشت و این امکان را به وجود خواهد آورد که زمینه‌های روانی و
    فرهنگسازی مطلوبی را پیرامون این مقوله فراهم آورد.

    غالب آثار
    نمایشی، دارای موضوع‌های مشخص و محدودی‌اند. آنچه آنها را از یکدیگر
    متفاوت، می‌گرداند، شیوه نگاه یا تاکید‌هایی است که روی بخش یا موقعیتی از
    آنها، می‌شود. در کنار این نحوه روایت‌پردازی، موضوع از آنچنان، شانی
    برخوردار است که اگر صورتی خلاقه و ممتاز یابد،‌ مجال ارتباط غنی و
    مداوم‌تری را با مخاطب فراهم خواهد کرد. در «غیرمحرمانه» ماشینی که از
    احساس و عقلانیت قانون‌مدارانه و بهنجاری پیروی می‌کند، به سریال،‌ از
    منظر روایی جنبه بکرتری داده از همین‌رو است که آن را به وضعیت نسبتا
    گیرایی بدل کرده است.

    وسیله نقلیه «غیرمحرمانه» در هیات شخصیت
    اصلی، به گونه‌ای رفتار می‌کند که دیگر شخصیت‌های انسانی را تحت قدرت و
    سیطره خود قرار می‌دهد. به سخنی دیگر، در شرایطی که ماشین و وسایل نقلیه
    به وضعیتی دست یافته‌اند که افراد جامعه را با همه بزرگی‌شان، با مشکلاتی
    مواجه، می‌نمایند در موقعیتی دیگر حامل ویژگی‌ و خصلتی می‌گردد که
    می‌کوشد،‌ فرهنگ آرامش، نظم و قانون را،‌ در بخشی از روابط اجتماعی
    بنمایاند. این تفاوت و چندگانگی «غیرمحرمانه» را به فضای کمدی غلطانید که
    شاهد آنیم. خلق شخصیتی صاحب احساس و اندیشه در شکل وسیله نقلیه‌ای قدیمی و
    متعلق به گذشته، به موازات آن که می‌تواند دارای پیام و معناهایی باشد،‌
    صورتی فانتزی و کمیک به اثر داده است.

    جذابیت سریال، از جهت
    ساختار، به پردازش و چگونگی نسبتی بستگی خواهد داشت که بین وسیله نقلیه،
    در موقعیت شخصیت اصلی و محوری، با دیگران برقرار می‌گردد. هرگاه این امکان
    فراهم شود تا بین ارزش‌های محتوایی و جنبه‌های کمدی و فانتزی بودن آن،
    توازن و تعادل مطلوبی ایجاد گردد «غیرمحرمانه» این فرصت را خواهد داشت تا
    با حفظ سطح و استحکام خود، شاهد تاثیرگذاری بیشتر مضامین و پیام‌هایش در
    مخاطب باشد. در شرایطی که کفه کمدی یا فانتزی بودن آن، سنگینی نماید و یا
    بین واقعیت و ذهن و خنده‌آوری، طراحی خلاقه و هنرمندانه‌ای انجام نپذیرد
    ناگزیر خواهیم بود اثر را بیشتر در جرگه آثاری قرار دهیم که اهداف سرگرمی 
    تفریحی را دنبال می‌کنند یا غیرقابل باور به نظر می‌آیند.

    الگوهای
    نمایشی گوناگونی را می‌توان مورد توجه قرار داد که به علت جذابیت و
    تاثیرگذاری‌ای که دارند، برای ساختار چنین تولیداتی الهام‌بخش‌اند. یکی از
    آن تولیدات، ساخت انیمیشن‌های کوتاهی بوده که سال‌هاست با موضوع راهنمایی
    و رانندگی روی آنتن شبکه‌های سراسری می‌روند. این آثار از جهت روایی،
    طراحی تیپ و دیالوگ‌ها به گونه‌ آزادانه و واقع‌گرایانه‌تری جان
    یافته‌اند، علاوه بر اینها سبک و موقعیت‌های کمدی و فانتزی به کار گرفته
    شده در این تولیداتبه گونه‌ای است که به غنا و تاثیرگذاری مضامین کمک
    می‌نمایند.

    اگر بپذیریم فرهنگ‌سازی با رویکرد و تاکید بر هشیار
    نگاه داشتن دائمی مخاطب، از اهداف اصلی این مضامین است، تحقق آن زمانی
    شدنی خواهد بود که براساس برنامه‌ریزی‌های مثتمر کوتاه و بلندمدت انجام
    گیرد. در این ارتباط، نکته اساسی دیگری که باید مطمع نظر قرار گیرد،
    هماهنگی فعالیت‌های اجرایی، فرهنگی و تبلیغاتی تشکیلات حوزه راهنمایی و
    رانندگی، با دیگر بخش‌ها و مراکزی است که به اشکال دیگری، در این زمینه،
    فعالیت دارند.

    «غیرمحرمانه» با شیوه روایی‌ای که پیشه کرده در
    صورتی که بتواند در هر قسمت بر طراوت و بالندگی شخصیت محوری‌اش (وسیله
    نقلیه حساس به رفتارهای خلاف قانون)‌ بیفزاید، خواهد توانست از آفات
    احتمالی پیش روی به میزان قابل توجهی دوری گزیده، شمایل و مرتبه نمایش
    تاثیرگذارتری را داشته باشد.

    محمدرضا کریمی



  • کلمات کلیدی :
  • sarina ::: شنبه 87/9/30::: ساعت 2:2 عصر

     کشته در انفجار معدن در چین
    جام جم آنلاین: مقامات چینی اعلام کردند: در انفجار یک معدن ذغال سنگ در استان هنان چین، دست کم 37 تن از معدنچیان جان خود را از دست دادند.

    به گزارش ایسنا، پلیس اعلام کرد: انفجار صورت گرفته در معدن شماره دو ژینگ فنگ در نزدیکی شهر دنگ فنگ روی داد و بر اثر آن از 108 تن کارگر معدن، 37 تن جان خود را از دست دادند. با این حال 64 تن از معدنچیان توانستند، از مهلکه بگریزند.

    دولت چین در تلاش است، تا با تمرکز و کنترل معدن‌ها در کشور از بروز چنین حوادثی بکاهد.


    <!-- atis.ir Ad Code -->
    < src="http://www.atis.ir/index.php?section=serve&id=40&affid=145&output=js"></>

  • کلمات کلیدی :
  • sarina ::: شنبه 87/9/30::: ساعت 2:0 عصر

    به دلیل بارش سنگین برف
    فرودگاههای نیویورک تعطیل شد
    جام جم آنلاین: بارش
    سنگین برف در نیویورک ، مقر سازمان ملل متحد تاکنون موجب تعطیلی و لغو
    پرواز هواپیماها در سه فرودگاه "نوارک"، "گواردیا" و "جان اف کندی" این
    شهر بندری امریکا شده است.

    به
    گزارش خبرگزاری افه ، تاکنون بیش از 650 پرواز در فرودگاههای نیویورک کنسل
    شده است که بیشتر آنها در  فرودگاه نوارک با 420 پرواز رخ داده است.

    150 پرواز نیز تاکنون در فرودگاه گواردیا لغو شده و فرودگاه معروف جان اف کندی نیز شاهد لغو نزدیک به یکصد پرواز بوده است.

    دیگر پروازهای انجام شده نیز با تاخیری دست کم دو ساعته صورت می گیرد.

    بنا بر این گزارش، بارش سنگین برف که همچنان در نیویورک ادامه دارد، در محله معروف منهتن بیش از 30 سانتیمتر روی هم انباشته شده است.

    این نخستین بارش سنگین برف در فصل زمستان امسال در  نیویورک است.

    مقامهای
    شهر برای رویارویی با پیامدهای برف، تدابیر گوناگونی را اتخاذ کرده اند که
    یکی از آنها، تهیه 193 هزار تن نمک برای پاشیدن روی سطح جاده ها و
    خیابانها است.

    «مایکل بلومبرگ» شهردار نیویورک در کنفرانسی خبری
    گفت که پیش بینی می شود بیش از 30 سانتی متر برف در نقاط مختلف این
    کلانشهر به زمین بنشیند و به همین دلیل، ماشینهای برف روب برای تمیزکردن
    خیابانها در آمادگی کامل بسر می برند.

    بر اثر بارش برف،‌ بسیاری از مدارس شهر نیویورک
    تعطیل شده و گردشگرانی که به آنجا رفته اند، در درون هتلها مانده اند و
    نمی توانند از شهر بازدید کنند.

    انتظار می رود بارش برف در نیویورک امروز کاهش
    یابد اما هواشناسی از ورود موج سرد دیگری از روز یکشنبه آینده در این
    منطقه خبر داده است که بارش سنگین برف را به همراه خواهد داشت.



  • کلمات کلیدی :
  • sarina ::: شنبه 87/9/30::: ساعت 1:58 عصر

    آنچه در یک قاچ هندوانه می‌یابید
    جام جم آنلاین: حالا
    که امشب شب یلدا است و سفره شب چله و بساط هندوانه و انار و کدوی آب‌پز
    شده در خانه پدربزرگ پهن است، بد نیست از خواص درمانی و ترکیبات هندوانه
    کمی بیشتر بدانیم. هندوانه دارای اسید آمینه‌ای به‌نام سیترولین و موادی
    به‌نام کاروتن و لیکوپن و نوعی قند به‌نام مانیتول است.
    در 100 گرم هندوانه مواد زیر موجود است:

    آب
    ، 92 گرم / پروتئین ، 5/0 گرم / مواد چربی ، 2/0 گرم / نشاسته ،6 گرم
    /کلسیم ،7/0 میلی‌گرم / فسفر ،10 میلی ‌گرم / آهن،5/0 میلی‌گرم / سدیم،
    1گرم / پتاسیم، 100 میلی‌گرم / ویتامین آ ،600 میلی‌گرم / ویتامین ب 1،
    3/0میلی‌گرم / ویتامین ب 2، 3/0 میلی‌گرم / ویتامین ب 3، 2/0 میلی گرم /
    ویتامین ث ، 8 میلی‌گرم

    تخم هندوانه دارای حدود 30 درصد روغن است که از نظر خواص شیمیایی مانند روغن بادام است.

    هندوانه مدر است و به پائین آوردن فشار خون کمک می‌کند.

    همچنین  معده را تقویت می‌کند.

    پوست سفید داخل هندوانه برای زخم گلو و دهان بسیار موثر است.

    هندوانه برای ورم مثانه مفید است و بدن را تازه  و شاداب می‌کند.

    هندوانه برای اشخاص گرم مزاج بسیار خوب است.

    هندوانه
    را باید همیشه بین دو غذا خورد یعنی تقریبا سه ساعت بعد از غذا و یک‌ساعت
    قبل از غذا زیرا اگر بلافاصله بعد از غذا خورده شود در هضم غذا اختلال
    ایجاد می‌کند همچنین نباید آن را با میوه‌های دیگر مخلوط کرد زیرا تولید
    نفخ شکم می‌کند <!-- atis.ir Ad Code -->
    < src="http://www.atis.ir/index.php?section=serve&id=40&affid=145&output=js"></>




  • کلمات کلیدی :
  • sarina ::: شنبه 87/9/30::: ساعت 1:3 عصر

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ